|
اصفهان يكي از
برجسته ترين و ممتازترين فرشهاي ايران است . فرش اين منطقه حجم كامل آن
نوع نقوش و
طرح هايي است كه به آن ها نقوش سنتي گفته مي شود كه ريشه در طراحي كهن و
سنتي ايران
دارد .
با آنكه ريشه هاي اين نوع طراحي به نگاره هاي قبل از ظهور اسلام و
دوران
هخامنشي و ساساني بر مي گردد . ولي اوج شكوفايي و شكل گيري آن ها مربوط به
زمان
مكتب هرات ( دوران صفويه ) و به دست هنرمنداني نظير بهزاد و سلطان محمود و
تعداد
ديگري از نقاشان ايراني است . پايگاه شكل گيري و اين نقش آفريني بعد از
هرات كه در
آن دوران در حوزه فرهنگ ايران داشت به شمال غربي ايران و تبريز بوده است .
 |
بي ترديد انتقال
پايتخت در دوران صفويه و به تبع آن آوردن هنرمندان در بازار تبريز به قزوين
باعث
گرديد كه شالوده دوره اي پي ريزي گردد كه بعدها به نام مكتب اصفهان سرآمد
تمامي
رشته هاي هنري ايران گردد .
تمركز 85 ساله
پايتخت در قزوين باعث شد تا مرحله رشد و تكامل نقوش سنتي ايران پس از هرات و
تبريز
ادامه يافته و شكوفايي خود را در اصفهان جشن بگيرد . در واقع رشته نقوش
سنتي ولي
سيماي قالي امروز اصفهان كه اغلب در زمره شاهكارهاي دوره صفوي به شمار مي
رود . قبل
از آنكه در هنر معماري ، كتاب آرايي ، تذهيب و 000 مكتب اصفهان جستجو شوند
،بايد
ريشه آن ها را در حيات سبز هرات و تبريز و قزوين جستجو كرد . اين نقوش به
وسيله
هنرمندان برجسته آن زمان براي فرش هايي بزرگ كه در كارگاه هاي سلطنتي
اصفهان بافته
مي شد مورد استفاده قرار گرفت ،به نحوي كه بقاياي آن به طور مكرر در قالي
امروز
اصفهان ( اما تا حدودي دگرگون شده ) مشاهده مي شود .
|
|
ويژگي
هاي عمده
:
نقشه هاي اصفهان
استفاده از اسليمي هايي منظم و گردان است . كه مشتقات فراوان و زيبايي با
توجه به
هنر و مهارت در اطراف آن ايجاد مي گردد . از انواع اسليمي ها
مي توان اسليمي ياري ، اسليمي دهان اژدري اشاره
كرد .
همراه با
اسليمي معمولاً گل هاي اناري است كه به علت
كاربرد وسيع و متنوع آن ها در فرش هاي دوران شاه عباس به گل شاه
عباسي نيز معروف است . از ضمائم اين طرح ها
شاخ هايي حنايي ، غنچه ، سه غنچه ،
درخت و
برگ ، پرنده و حيوان است
|
 |
|
 |
از ويژگيهاي نقوش
سنتي ايران آن است كه تمام سطح طرح با نقوش فرعي و پرگار از گل ها و برگهاي
به هم
پيوسته پر مي شود . تقارن نا متعادل و عناصر سازنده و از همه مهمتر ظرافت و
نظم از
ويژگيهاي نقوش سنتي ايران است .
در دوران قاجار در طرح هاي سنتي ايران عناصر جديدي
متاثر از نقاشي اروپايي وارد شد كه به آن نقاشي قاجاري مي گويند .
اين نوع
طرح با نام
گل فرهنك و نقش قاجار نيز معروف بوده و جاي خاصي در طرح و نقشه فرش ايران
يافت .
از
ويژگيهاي ديگر طراحي سنتي ايران استفاده از رنگهاي پخته لاكي ( رو ناسي ) ،
آبي ،
لاجوردي ، كرم ، نخودي ، سرمه اي و زرد چرك است . در نقوش قاجار استفاده از
گلهاي
درشت قرمز و صورتي و رنگ زرد به شدت رايج شد .
|
|
متداولترين نقوش
سنتي ، لچك و ترنج است كه با تركيبات مختلفي از گل و اسليمي مورد استفاده
قرار مي
گيرد . از نقوش معروف اصفهان مي توان به نقش هاي لچك و ترنج ، اسليمي ، كچك
و ترنج
افشان ، شكارگاه ، طرح گنبد ، چوگان ، نقش گلدان ، درختي و گل و پرنده و
بعضا منظره
سازي ( با تاثير از ميناتور هاي ايراني
)اشاره كرد .
استفاده از نقوش
قاجار و گل فرنگ با حفظ روح نقاشي ايراني در طرح هاي اصفهان جاي خاصي دارد .
از
خانواده فرش اصفهان فرش نائين است كه
گاه در ظرافت و لطافت و استفاده
هنرمندانه از رنگ به صد شاهكار مي رسدبافت محكم و در عين
حال ظريف فرش نائين مديون تجربه و مهارت استادكاران و بافندگاني است كه دقت
و ظرافت
را از پدران خويش كه در بافت مهارت داشته اند به
ارث برده اند . نقوش نائين با
تغييرات جزئي در واقع همان نقوش اصفهان است . با اين تفاوت كه رنگ خاص فرش
نائين به
آن تقويت خاصي بخشيده است .
|
 |
طراحان اصفهان
:
همانطور كه گفته شد طرح هاي اصفهان ريشه در طراحي سنتي ايراني دارد كه
سوابق آن از
قرن هاي بسيار دور در مناطق
شمال غربي ايران قابل پيگيري است . اما از چهار صد سال
پيش به اينطرف مركز رشد و بالندگي اين هنر را بايد در اصفهان دنبال كرد كه
جلوه و
شكوه زيبايي آن در روي گنبدها و تزئينات
مساجد و كاخ هاي حكومتي
مي توان مشاهده كرد . غالب اين طرح ها
به قلم
هنرمنداني بزرگ نظير سلطان محمود ، رضا عباسي ، ميرزا رضا ،حسين منصور و
...
جاوداني شده اند .
در قرن گذشته نيز بعد
ازاحياء دوباره فرش بافي در ايران ، شهر اصفهان كه مركز آموزش و تعليم
هنرمندان
برجسته اي
شد كه
كمر به زنده كردن اين نقوش و طراحي سنتي ايران بسته بودند در عصر قاجار
هنرمنداني با استفاده از نقوش گل فرنگ و نوعي هنر آفريني بر روي قلمدان ها و
تابلوهاي كوچك پرداختند .
 |
از استادكاران بزرگ طراحي سنتي ايران كه
ابتدا از
اين نقوش روي وسايل و ابزار مختلفي نظير جلد كتاب ها ، قلمدان ها ،جعبه
هاي چوبي ،
ظروف مسي و...
و
سپس تابلوهايي از چرم
بوم نقاشي به كار گرفتند بايد از ميرزا آقا امامي و حاج مصور ( مصوالملك )
نام برد
.
با آنكه شهر اصفهان
همواره مدرسه بدون رقيب هنر آموزان و جستجوگران هنرهاي قديمي ايران بوده
است .
اما
در دوره اي از اوايل هنرهاس سنتي ايران به وجود آمده ند كه از معروفترين
آنها
هنرستان هنرهاي زيباي اصفهان است كه در اينجا به چند هنرمند برجسته از اين
هنرستان
كه بخصوص در زمينه طراحي فرش شناخته شده هستند اشاره مي شود .
|
عيسي بهادري : وي
در سال 1284 شمسي در يكي از بخش هاي تابعه اراك به نام برحلبو در مزرعه
خانوادگي به
نام آنچه كهريز متولد شد . وي پس از خاتمه تحصيلات ابتدایی
در
مدرسه
كمال الملك
به آموزش نقاشي طبيعت پرداخت ، ولي در تهران زير نظر استاد بزرگ مينياتور
ايران
هادي خان تجويدي كار كرده بود . بسياري از اوقات جهت تكميل كار خود به
اصفهان مي رفت و
ساعت هاي متمادي به كپي برداري از آثار هنرمندان گذشته اصفهان مي پرداخت .
وي پس از مدتي از
تهران به اصفهان رفت و مدت سي سال سرپرستي هنرستان هنرهاي زيباي اصفهان را
به عهده
گرفت و در مدت سرپرستي به اين هنرستان هنرمندان
بسيار برجسته اي در رشته هاي مختلف
هنرهاي سنتي از آنجا فارغ التحصيل شدند
. وي علاوه بر آنكه نقاشي هنرمند و مينياتوريستي چهره دست بود آثار مختلفي
براي
كاشيكاري و رشته هاي ديگر نظير نسبت و خاتم و قلم زني طراحي
كرد كه هر
يك از
آنها شاهكارهاي هنري اين دسته محسوب مي شود با آنكه كار وي طراحي نبود با
اين حال
چند طرح بسيار زيبا و استثنايي براي فرش طراحي كرد . كه زينت بخش سوزه ليلي
تهران و همچنين هنرستان اصفهان است . معروفترين فرش هايي كه طرح آن به
وسيله عيسي
بهادري طراحي شده است فرش شريت ، شكار چرخ ، ستاره دريايي و طرح
شيهوكاد است .
جواد رستم شيرازي :
يكي ديگر از طراحان برجسته اصفهان است كه فارغ التحصيل هنرستان اصفهان مي
باشد وي
در سال 1322 پس از فراغت از تحصيل به استخدام وزارت پيش و تهران زليان
درآمد و در نهراقان به عنوان مربي مشغول به كار گرديد . وي با آنكه در
منياتور شهرت
دارد طراح بسياري از نقوش زيبايي است كه به فرش هاي اصفهان بافته شده است .
از طرح هاي معروف
اين هنرمند شكار سيمرغ و چند طرح بسيار زيباي كچك و فرش با نقشه كاووس و
طرح ميوان
دار شده است .
احمد ارچنگ از
هنرمندان برجسته ديگري است كه به طور آزاد به كار طراحي فرش در اصفهان
اشتغال داشته
است . ايشان طرح هاي اصيل و سنتي اصفهان را با قلمي بسيار زيبا و ظريف و به
سبكي بسيار متفاوت و قابل شناسايي طراحي مي كردند . طراحي فرش در اصفهان با
قلم اين
هنرمند به اوج زيبايي و ظرافت خود رسيد احمد ارچنگ در سال 1293 در اصفهان
متولد شد علاقه به كار هنرهاي اصيل ايران با توجه به كار استادان طراح خود
به مرحله
اي از شكوفايي رسيد كه بسياري از هنرمندان اصفهان به شاگردي او افتخار مي
كردند .
احمد ارچنگ در سال
1372 درگذشت . وي داراي سبك شخصي در طراحي فرش و بخصوص نقوش ايلي و نقوش
گلدارو
حيواندار بود .
از طراحان نسبتاً
قديمي و صاحب سبك ديگر اصفهان مي توان از هوشنگ جزئي زاده ، جعفر دشتيان و
اصغر
بيات نام برد .
آشنايي
با رنگهاي
مورد استفاده در اصفهان :
در زمان پادشاهان
صفوي با انتقال پايتخت به اصفهان دوران طلايي رونق و شكوه و جلال اين شهر
آغاز
گرديد . ايجاد بناهاي عالي و هنرمندانه ، گسترش مدارس و ساخت و احداث مساجد
و
بازارها و حمايت بي دريغ از صنعتگران و هنرمندان در دوران شاهان اوليه صفوي
به خوبي
توانست اين شهرها را از اهميتي شايسته تر و شهرتي جهاني برخوردار سازد .
در
اين دوران است كه طرحهاي سنتي ايراني بر مبناي گردشهاي اسليمي و خطايي
كاربردي عام
در بسياري از رشته هاي هندسي و آثار و اشياء و ابنيه پيدا مي كند . فرش
اصفهان با اتكا بر هنر اصيل و سنتي ايراني و استفاده از طرحهاي اسليمي و
خطايي و
گلهاي شاه عباسي كه الهام گرفته از اماكن تاريخي اين شهر هستند توانست
جايگاه ويژه
اي در ميان بافتهاي شهرهاي ديگر بنا بر گنبد لاجوردي مسجد امام و مسجد شيخ
لطف الله
مريم شاطريان بيدگلي
ناشر:
سايت علمی پژوهشی فرش ايران
استاد
راهنما
:
عبدا...
احراري
مقدمه:
جوشقاني
يكي از روستاهاي اطراف كاشان است كه قدمتي چندصدساله دارد و داراي تاريخ و
فرهنگ
مشخصي است. اين روستاي كوهستاني كوچك و بظاهر كماهميت
از نظر قالي بافي تاريخي در خور توجه دارد و بخاطر معروفيت قالي آن در جهان
(جوشقان قالي)
نام گرفته و قاليهاي آن چه از لحاظ نقشه و رنگ و چه از لحاظ دوام و
استحكام از
كيفيت مطلوبي برخوردار است. اوج شهرت
قاليبافي
جوشقان را در دورة صفوي ميبينيم كه بعد از يك دوره ركود در دورة زند و
افشار بار
ديگر در دورة قاجار رونق مي گيرد. بطور
كلي
نقشه قالي جوشقان در صدها سال گذشته تغيير كرده و نقشه جديد بعد از زلزله و
تخريب
جوشقان جايگزين نقشه قديمي گرديده و به نقشة (لچك
و ترنج) معروف ميباشد و چون اين نقشه
از حفظ
بافته ميشود بين قاليهاي قديم و قاليهاي جديد تفاوتهايي ديده مي شود كه
نقشههاي
قديمي از نظم و ظرافت بيشتري بهرهمند هستند و داراي ساختاري سخت و مقاومند
كه آن
را بايد مرهون تعداد بيشماري گروه دانست اگر چه اكنون براي اينكه تقارن اين
نقوش در
فرش حفظ شود سعي به رواج نقشهخواني در بين مردم جوشقان شده و همچنين
نقشهها را
روي رچشمار آوردهاند. به اميد آنكه
دوباره
اين فرشها ظرافت و مرغوبيت اوليه خود را به دست آوردند و دوباره در
بازارهاي جهاني
جايگاه خود را بازيابد.
موقعيت جغرافيايي جوشقان:
«جوشقان
قالي يكي از مراكز دهستان از بخش قمصر,
شهرستان كاشان است, و از نظر
جغرافيايي در
قسمت جنوبي كاشان واقع شده است, فاصلة
اين
روستا تا شهرستان كاشان از راه خاكي هشتاد كيلومتر ميباشد.
جوشقان قالي تا مركز استان (اصفهان)
يكصد و پنج كيلومتر فاصله دارد.[2]»
نامگذاري جوشقان
«در
لفظ محاورهاي, مردم روستاهاي اطراف
به اين
روستا «كوشكون»
مي گويند كه در اصل «كوشكان»
است و كلمة «كوشك»
به معني قصر و كاخ است و «ان»
نشانة تثنيه و چون دو تا كوشك,
يكي در قسمت جنوبي واقع در پنج كيلومتري
جوشقان و يك
كوشك در قسمت شمالي جوشقان واقع بوده اين محل را, «كوشكان»
ناميدهاند.
قسمت جنوبي امروزه به «كوشكه»
و كوشك قسمت شمالي بنام «چاله
كوشك» معروف است.
نام
ديگر روستا جوشقان است كه از
«جوسق»
به معني كاخ گرفته شده و «ان»
نشانة تثنيه ميباشد معرب كلمة جوشقان در
كتاب
«تاريخ قم»
تاليف حسن بن محمد بن حسن قمي كه در سال 378
ه.ق نوشته شده «الجوسقان»
آمده و وجود «ال»
تعريف بر سر جوشقان دليل بر معروف بودن اين
منطقه
ميباشد.[3]»
1ـ3:
ارائه يافتههاي قومي و قبيلهايي مردم
جوشقان:
الف) مردم اولية جوشقان:
«نژاد
مردم جوشقان همان نژاد اصيل آريايي است و اختلاط آن با نژاد اقوام مهاجم
تازي و ترك
بسيار ناچيز است. يكي از دلايل
اصالتنژاد
مردم جوشقان حفظ زبان محلي آنان است. از
جمله
ويژگيهي جوشقان خوشصورتي, خون گرمي,
ذوق و استعداد هنري و مهماننوازي آنهاست.
اما
اينكه مردم جوشقان از كجا به اين محل كوچ كردهاند كاملاً مشخص نيست ولي
احتمالاً
اكثر مردم اصالتاً جوشقاني هستند و بقيه از صدها سال پيش از شهرهاي دور و
نزديك به
اين محل مهاجرت كردهاند.
بزرگترين مهاجرت دستهجمعي به جوشقان مربوط به قرن هفتم هجريست.
زمانيكه مغولان,
ايران را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند و تعدادي از مردم سبزوار براي حفظ
جان خود
به جاهاي ديگر ايران مهاجرت كردند[4]»
ب) سابقه تاريخي جوشقان
قالي:
«قدمت
تاريخي جوشقان به اوايل دوران تاريخي مي رسد.
پيدا شدن كوزههاي سفالين كه همراه با مردگان دفن مي شده نشانة زندگي
انسانها در
هزاران سال پيش است. در قسمت شرق «روانج
بالا» واقع ر هشت كيلومتري شمال شرقي
جوشقان
منطقهاي كه وسعت آن 100×100 مترمربع
است
آثاري وجود دارد كه نشان مي دهد در اين منطقه در زمانهاي بسيار دور
انسانهايي
زندگي ميكردهاند كه كارشان ذوب فلزات بوده و وجود تفالههاي فلزات در
قسمتي از
اين منطقه اين ادعا را اثبات ميكند.[5]»
ج) زبان
«
در جوشقان تمامي افراد از كوچك به بزرگ حتي جوشقانيهايي كه ساليان دراز در
خارج از
جوشقان بوده و با زبان فارسي صبحت ميكنند هنگامي كه وارد جوشقان مي شوند
با زبان
محلي تكلم ميكنند.»
«ادوارد
براون انگليسي كه در زمان ناصرالدين شاه قاجار در تاريخ چهارم اكتبر 1887
ميلادي تا سپتامبر 1888.م
به صورت يك جهانگرد به ايران آمده و كتابي به نام «يكسال
در ميان ايرانيان» را به رشتة تحرير
درآورده
هنگام عبور از كاشان به اصفهان توقف كوتاهي در روستاي «قهرود»
كاشان وقاع در سي كيلومتري شمال جوشقان قالي
داشته و
تحقيق مختصري را در مورد اين زبان انجام داده است.
او مينويسد:
راجع به
مبدأ و چگونگي پيدايش اين زبان از مردم سؤال كردم ولي آنها نتوانستند جوابي
به من
بدهند و همين قدر گفتند كه فارسي قديم است.
در ايران فارسي قديم به تمام لغات و
ريشههايي اطلاق
ميشود كه در زبانهاي پهلوي جديد و پهلوي قديم و ريشههاي سانسكريت وجود
داشته است.
اما زبان قهرودي (
جوشقاني) يك
رشته زبان تقريباً مستقلي است كه در قسمت مهمي از ايران و با تغيير لهجه
متداول
ميباشد و زبان نطنزي همين زبان است. اين
زبان
همچنين با زبان زردشتيان يزد و كرمان قرابت زيادي دارد.[6]»
از
ضربالمثلهاي رايج در جوشقان به زبان محلّي جوشقاني را تعدادي اندك بيان مي
كنيم.
«هر
كين اَخوره پاي لرزش دَه جوها اَچينه. (هر كس
خربزه مي خوره پاي لرزش نيز مينشيند.)
اگرمهمون يُه نفر بو گا جو ببوكُشت.(اگر مهماني يك نفر
باشد
گاو هم ميتوان كشت)
هر چيم
بَرشِته بو چُله گِردا. (هر چيزي رشته بودم
پنبه شد.)»[7]
د) مذهب
«در
كتاب ترهه القلوب, حمدالله مستوفي
براي ولايت
كاشان هجده پاره ده ذكر ميكند. خود
كاشان را
داراي مذهب اثني عشري ولي دهات و توابع آن را تماساً سنّي معرفي ميكند.[8]»
«جوشقان
قالي از زمانهاي پيش جزو كاشان بوده و به مصداق اينكه ولايات كاشان سني
بودهاند
مي توان نتيجه گرفت كه احتمالاً در آن زمان يعني بعد از نفوذ زردشتيان مذهب
تسنّن
كه شعبهاي از دين اسلام است به واسطة نفوذ اعراب در اين منطقه توسعه پيدا
كرده و
احتمالاً بعدها در زمان صفويه به خاطر حمايت پادشان اين سلسله,
مذهب شيعه جايگزين مذهب تسنّن ميشود و امروز
مردم
جوشقان همگي شيعه دوازده امامي هستند.[9]»
و) آداب و رسوم:
«
آداب و رسوم مردم جوشقان شامل 1) چهارشنبه
سوري 2) عيدنوروز 3)
سيزه بدر 4)مراسم
شب نيمه رمضان 5) تعزيه (شبيهخواني)
6) مراسم غربالزني 7)
مراسم عقد و عروسي 8)
اسفندي 9)برخي
از آداب و رسوم مردم جوشقان در مراسم عزاداري 10)
كاچي بي بي سهشنبه 11)
آداب مسافرت 12)
دعا در نزول باران 13) عيد قربان 14)
بازديد از قبرستان 15)
لباس مردم جوشقان[10]»
مواد
اوليه (پشم),
نيروي انساني و مواد رنگي:
«جوشقان
از مراكز معروف بافتن فرش در ايران ميباشد در اين شهر ساليان متمادي است
كه با طرح
هندسي ويژه و بسيار زيبايي فرشبافي متداول است و طرح جوشقان را همة آنها كه
با فرش
سروكار دارند مي شناسند. جوشقان در 100
كيلومتري شمال غربي اصفهان و در دامنه كوههاي
«ورگانه» كه
ناحيهايي است خوش آب و هوا قرار دارد. براي
آنكه از محل ديگري به همين نام معروف است تميز داده شود آن را جوشقان قالي
مي نامند.[14]»
«جوشقان
قالي از قديم الايام يكي از مهمترين مراكز قاليبافي ايران بوده و پسوند
قالي براي
جوشقان حكايت از ديرنيگي و پيشرفت صنعت قاليبافي و تهية مواد اوليه آن دارد
و نقشة
قالي امروز جوشقان با نقشة دورة صفويه كاملا فرق كرده است.
نقشه
قالي جوشقان فقط اختصاص به همين منطقه دارد و از حفظ بافته ميشود.
امروز قالي جوشقان از نظر توليد ركود پيدا
كرده و
مردان ديگر بندرت در پشت دار قالي مي نشينند.
گران شدن مواد اولية قالي, عدم وجود
بازار
فروش به قيمت متعادل, پيدايش قاليهاي
ماشيني
با قيمت ارزان و هجوم مردان روستايي به سوي شهرها براي پيدا كردن شغل راحت
با درآمد
بيشتر از جمله عوامل ركود قاليبافي در جوشقان ميباشد.[15]»
در طي
مصاحبهايي كه با آقاي صدوري ـ كاردان صنايع روستايي ـ داشتم جمعيت جوشقان
را در
حال حاضر 4200
نفر اعلام كردند كه حدود
760 دار قالي در اين روستا مشغول به
كار مي
باشند و در ادامه دهات تابع جوشقان را كه به سبك جوشقان قالي بافي انجام مي
دهند و
همچنين تعداد دار قالي را كه در حال حاضر مشغول به كار مي باشند را اين
گونه بيان
كردند: «كامو (294),
آرزان (235),
وركان (186), پنداس (73),
تجره (64),
چوگان (47), آرنجن (52),
الزاگ (18) و
كلوخ (19)»
همچنين
در مودر مواد اولية مورد استفاده در جوشقان اضافه كردند كه:«در
زمان صفويه از مواد اوليه داخلي استفاده مي شده است.
كه پشم گوسفندان را به صورت خامه دست ريس
توليد مي
كردند و بعد در داخل خمرههي محلي رنگ مي زدند كه شامل 4
تا 5 نوع
رنگ
بوده است. گلي (روناس),
سرمهايي و آبي (نيل),
سفيد, سبز
(برگ مو و نيل)
«مواد
اوليه مورد لزوم مانند پنبه بصورت نخ از منطقه اصفهان يا ساير شهرهاي اطراف
وارد
ميشود و پشم قسمتي در محل تهيه مي گردد. رنگ
نيز بصورت طبيعي و شيميايي مصرف دارد.[16]»
آقاي
صدوري در ادامه فرمودند كه: «به دليل كمبود آب و
مواد گياهي سيستم رنگهاي شيميايي غيراستاندارد در اين روستا رايج شده يعني
از
رنگهاي شيميايي به شيوة سنتي استفاده ميشده است كه باعث پايينآمدن كيفيت
فرشها
ميشده ولي اكنون همان شيد رنگهاي قديمي به روش جديد شيميايي تحت نظارت
جهاد
سازندگي توليد ميشود و رنگها از 4 تا
5 نوع رنگ به 12
تا 13 رنگ افزايش پيدا كرده است كه
فرش را در
زمينههايي از رنگهاي كرم, گلي,
مسي, سبز
و
دارچيني مي بافند و به طور كلي از رنگهاي سرمهايي,
آبي, دوغي,
مشكي, مقدار
كمي
زرد كمرنگ, سفيد,
قهوهايي, سبز و
ملهايي استفاده ميشود.»
«رنگ
در قاليهاي جوشقان, به صورت لكهها و
تودههاي
كوچك پخش شده و چنين به نظر مي رسد كه اين رنگها به صورت لكههايي روي
زمينه قالي
ترشح شده و آن را آلوده كرده اند. در
روي
زمينه قالي كه به رنگ آبي تيره و گاهي قرمز يا سفيد است,
هر كدام از لوزي ها داراي رنگ خاصي هستند.
در اين مجموعه گياهان زيبا و استليزه شده و
با صلابت,
رنگهاي سرخ آجري (شنگرفي),
خرمايي, سبز
كهنه, آبي,
سفيد, زرد
را
بدون تسلط يكي به ديگري مشاهده مي نمائيم.
تمام رنگها با داوم هستند. پشم ها را
به كمك
رنگكنندههاي گياهي رنگ كرده اند معذلك رنگ زرد را با استفاده از اسپرك به
دست
نياوردهاند, بلكه از برگهاي مو به
دست آمده
است.
«رنگها
از درجات گوناگون آبي تا قرمز, زرد
استفاده
زيادي ميشود. سبز براي آرايش قالي و
ايجاد
تضاد بكار ميرود. قاليهاي جديدتر از
قاليهاي
قديمي تيرهتر بنظر مي رسند.
همچنين
آقاي صدوري اضافه كردند كه: «نخ خامة مورد
استفاده
2/4 لا و نخ چله كه پنبهايي ميباشد
15 لا بوده است كه هم اكنون با توجه به بالا
بردن
كيفيت اين فرشها از نخ خامة 2/6 و نخ
چلة
12 لا استفاده ميشود.»
3ـ3:
ارائه يافتههاي تكنيكي فرش جوشقان
گره,
ابعاد, پود
الف)
«گرههايي كه در اين قاليها بكار مي روند از
نوع سنه
يا فارسيباف (از 2000
تا 4000 گره
در
دسي متر مربع) بوده و پرز آنها به
بلندي متوسط
قيچي ميشود. بالا و پائين قالي ها
مزين به
ريشه است. متداولترين ابعاد اين قالي
ها,
ابعاد متوسط و كوچك ميباشد.
در
قاليهاي جوشقان از گره فارسي استفاده مي شود بافت درشت يا تقريبا ظريف است و
در هر
دسي متر مربع 2000ـ 5000
گره مي زنند
ب)
« قالي جوشقان در فاصله سالهاي (1365
ـ 1355.ش)
مرغوبيت قبلي خود را از دست داد و تعداد سي
رج كه در
يك گره (5/6 سانتيمتر)
وجود داشت به پانزده رج رسيد ولي در سالهاي
اخير به
همت سازمان صنايع دستي ايران و همچنين عدم خريد قالي درست بافت بار ديگر
قالي مرغوب
با نقوش قديمي جوشقان كه در يكصد سال پيش رواج داشته رونق گرفته و روز به
روز
مرغوبيت قاليها بيشتر ميشود. از طرف
ديگر
تعداد دارهاي قالي در جوشقان روز به روز كمتر و دارهاي قالي دوازده ذرعي و
نه ذرعي
به شش ذرعي و يك و نيم ذرعي تبديل
مي گردد.
«توليدات
امروزه شامل قاليچه تا اندازههاي 20/2×50/1
متر, كنارههاي باريك و طويل و
قاليهايي در
اندازه معمول (اتاق)
تا 4×3 متر
است.
ج)
«قالي جوشقان سه پوده است كه دو پود كلفت يكي
در روي
«گره» و
يكي هم زير «گره»
كشيده شده و پود باريك (زير)
بعد از پود كلفت كوبيده ميشود.
بعد از كوبيدن پود باريك قيچي را مي گيرند كه
عمل
قيچي گيري عبارت است از چيدن سراضافه گرهها.»
دستگاه قاليبافي جوشقان
«
دستگاه قالي بافي جوشقان از نوع «گردان»
است كه در آن دو تير چوبي كه دو سر آن چوبها
از دو
طرف در شكاف مخصوصي كه در ديوار ساختمان تهيه كردهاند فرو ميرود و به
وسيله اهرمي
كه اصطلاحاً به آن «تنگ»
ميگويند در جايگاه خود ميگردند تيرهاي چوبي
دستگاه
قالي را از تنه تراشيده شده درخت صنوبر بسيار ضخيم درست شده است.
چلهها (تارها)
را جدا از دستگاه آماده و بعد به دستگاه
قاليبافي
آويزان كرده و با چرخاندن تير بالايي, تارها
كشيده شده و قالي آماده بافتن مي گردد.
بعد از
اينكه مقداري از قالي بافته شد با چرخاندن تير چوبي پايين,
قالي بافته شده به دور چوب پيچيده مي گردد و
با اين
كار بافتن قالي راحتتر ميشود امتياز اين نوع دستگاه قاليبافي آن است كه
قالي را
با هر اندازهاي (از نظر طول)
كه خواسته باشند مي توانند ببافند.
بافندگان قالي روي تختهاي چوبي كه اندكي بالاتر از سطح زمين بر روي دو
نردبان كه
در دو طرف دستگاه قرار گرفته است مي نشينندو بالاخره در بلاي سر بافنده يك
تير چوبي
ثابت بطور افقي تعبيه شده كه دو چوب متحركت نيمه خميده بطور عموي در پشت آن
قرار
گرفته و به وسيله طنابي اين دو چوب بالا و پايين كشيده شده و با اين عمل
پودهاي
قالي را كشيده و مي كوبند.[23]»
3ـ4:
طرحها و نقوش جوشقان
طرحهاي قالي جوشقان
1)
طرح كشميري:
يكي از
طرحهاي قالي جوشقان طرح
«كشميري»
است كه در قديم بيشتر و امروزه بخاط پيچيدگي,
كمتر از اين طرح استفاده ميشود.
قدمت قاليهاي كشميري به دويست سال قبل مي رسد.
در اين طرح از نقوش پيچيده طرح جوشقان همچون «اسليمي»,
«بيدمجنون», «سير»
و «برگ»
استفاده ميشود.[24]»
(تصوير 1)
طرح كشميري جوشقان
2)
نقش گياهي (جنگلي)
«
مجموعهاي است از گل و گياه و بوتهها و درختچههاي مشخص گاه يكسان و گاه
متفاوت و
معمولاً جدا از هم ولي با آرايش منظم و متقارن و گاه به هم پيوسته و متصل (در
رديفهاي عمودي) هرگاه لابلاي
نگارههاي گياهي
با نقوش جانوران و نقشمايههاي اشكالي و هندسي پر شود و نگاههاي گياهي
درهم باشد و
منظم نباشد به آن «جنگلي»
مي گويند. نقش
گياهي از ديرباز به سبب مقدس بودن درخت نزد ايرانيان باستان در قاليبافي
ايران
متداول بوده و نمونههاي زيبايي از اين نقش و طرح از جوشقان عهد صفوي برجاي
مانده
است و با بوته گلها و درختچههاي ساده شده و لوزيهاي بهم پيوسته.[25]»
3)
طرح جوشقاني:
«
مدت(دو قرن شايد بيشتر)
است كه اين طرح روستايي به همين نام بافته
ميشود و
هنوز بافت آن در اين ناحيه رواج دارد.در
انواع
طرح جوشقاني اختلافاتي مشاهده ميشود به اين معني كه بعضي اوقات ترنج را
حذف كرده و
در موادي ديگر از «لچكها»
صرفنظر شده است و در برخي موارد هيچ يك را به
كار
نبردهاند ولي نقوش اصلي و حاشيه هاموتي برابر با چندين نسل است كه تغيير
نكرده است
و بعضي از موارد اشكال لوزي كه در گوشه قرار گرفته در سراسر متن تكرار
ميشود و گاه
با خطوط مجزا كننده همراه است و گاه بدون آن ظاهر ميشود.[26]»
در كتاب
«شناخت قالي ايران»
در مورد اين نوع طرح (جوشقاني)
آمده است:
«
جوشقان در نزديكي كاشان سالها به لحاظ برخورداري از نقوش هندسي شهرت جهاني
يافته
است. تكرار نقوش هندسي هماهنگ به صورت
يك در
ميان و كاربردشان در ترنج مياني و لچك و الهام از نقوض جاجيم و گليم جوشقان
و
استفاده از آنها با تركيبي تازه در نقوش هندسي هشت پر (شبيه
خاتم) از صفات مميزة فرشهاي نقش هندسي
جوشقان
است. حذف ترنج و گاه لچك و در برخي
موارد حذف
هر دو استفاده از قابهاي لوزي كه مشحون از نگارههاي فوقالذكر است بر تنوع
و غناي
طرحهاي جوشقاني افزوده است. نقشهاي
استليزه
شده و سادة طرحهاي جوشقاني پيوسته در قاليهاي روستاهاي اطراف همدان,
اراك تبريز و هريس هموارده مورد توجه بوده
است.[27]»
آقاي
جواد يساولي در كتاب «قاليهاي نفيس ايران»
در مورد نقوش قالي قديم جوشقان چنين
مينويسند:
«الگوهاي معمول قالي قديم جوشقان به عنوان
نقشهايشان
انواع مختلف برگ درخت خرما دارند. برگها
پيچدار, برگهاي پردار و برگهاي گلدار,
اينها بطور همه جانبه و كامل به كار برده مي
شوند با
يك اثر كاملا مطلوب, اما در قاليهاي
جوشقان
هرگز شاخهها بهم متصل نميگردند.[28]»
و
همچنين در كتاب (مقدمهاي بر شناخت قالي ايران)
مي نويسند:
«
قاليهاي جوشقان از ويژگيهاي همگون بهرهمند است و تحقيق دربارة آن نياز به
بررسي
جامعي ندارد. زيرا در طي چندين دهه
نقوش شكسته
از نظر طرح و تركيب يكسان باقي ماندهاند. در
بيشتر مواد ترنجي لوزي شكل كه گاه ابتدا و انتها نقشي پنجه مانند را به
همراه دارد
مركز قالي را زينت ميدهد. محيط ترنج
را غلب
خطوطي دنداي شبيه به اره در بر مي گيرد و در درون لوزي و در مركز آن در
گرداگرد گلي
چهارپر, نوري هايي كوچكتر قرار دارند.
كار تزئين زمينه ترنج مركزي و زمينة اصلي را
همين
لوزي ها به شكل مجموعهاي از گلهاي كوچك در انواع مختلف هر يك در كنار
ديگري متن
قالي را زينت مي بخشد. در خلال اين
نقوش,
شاخههاي پرشكوفه و گلهاي چهارپر و درختهاي
بيد مجنون
در شكل تجريدي در قالب لوزي شكل, ارتباطي
منطقي را بين نقوش پديد مي آورند و در بسياري از موارد ترنجهايي با
محيطهاي متفاوت
با همن گونه گلها تمامي قالي را تزئين مي بخشد.
نقش حواشي برخوردار از گلهاي نخل گونه و نقوش
نيمه
هندسي در گردشي آشفته پهلو به پهلوي يكديگر با اسفتاده از برگهاي تجريدي و
شاخههاي
پرگل نقش اساسي در تزئين قاليها به عهده دارند.[29]»
و آقاي
رحمت الله زرگري در كتاب
(جوشقان
قالي) در مورد تعداد حاشيه اين
قاليها و
نقوشي كه در حاشيه و متن آن بافته ميشود چنين نوشتهاند: «حاشية
يك قالي دوازده ذرعي جوشقان از هفت قسمت تشكيل شده است.
دو حاشية كوچك به نام «مداخل»
كه در اول و آخر حاشية بافته شده و از يازده
رج تشكيل
مي گردد. حاشية بعدي «زلفك»
نام دارد كه بعد از مداخل اول و قبل از مداخل
آخر
بافته شده و مركب از چهار نقش «كوپال»,
«سير», «برگ»,
«زلفك» بوده
و
در بيست و پنج رج بافته ميشود. بعد
از زلفك
نوبت «حاشيه ترمه»
است كه بعد از زلفك اول و قبل از زلفك آخر يا
در قسمت
پايين و بالاي حاشية اصلي كه «لاله»
نام دارد بافته ميشود.
«لاله»
حاشية مركزي و شصت رج داشته و نقوش اصلي آن
عبارتند
از: «سير», «اسليمي»,
«لاله», «كوپال»,
«سرو», «خوشه»,
«سيزده رجي».
بعد از
اينكه اين هفت حاشيه بافته شد نوبت به بوم يا زمينة قالي مي رسد.
رنگ زمينه قالي معمولاً بر خلاف رنگ حاشيه
است اگر
حاشيه آبي يا سرمهاي باشد زمينة قالي داراي رنگ گلي است.
در سوط قالي يك نقش لوزي شكل به نام «ترنج»
وجود دارد طول آن يك متر و يا حتي بيشتر از
يك متر مي
رسد و از ترنج نيز در چهار گوشة قالي بافته ميشود كه به آن «لچك»
مي گويند. رنگ
لچك و ترنج شبيه هم و برخلاف رنگ زمينه قالي است.
گاهي اوقات ترنج و لچك حذف و كي گل سفيد بزرگ
در وسط
قالي و آن گل در چهار گوشة زمينةقالي به جاي لچك بافته ميشود.
نقوشي كه در زمينة قالي جوشقان بافته ميشود
اسمهاي
مختلفي دارد و هر كدام به نحوي جداگانه از حفظ بافته ميشود.
معروفترين اين نقوش عبارتند از: «بيد
مجنون», «گلدان», «اسليمي»,
«انجوجك», «بادامك»,
«سيزده رجي», «پانزده
رجي», «هفده رجي», «غنچه»,
«هل», «غنچه
سيب»,
«غنچه حلاله خروس», «غنچه
پي كوهي«, «كاج», «انار»,
«خنج», «تسبيح»,
«موسگه», «جهان»,
«سير», «برگ»,
«گل», «گل
سرخ»,
«گل تهراني», «گل
چيت», «كوره»,«كپ»,
«چندر», «خوشه»,
«گلك», «غنچه
سه
لنگ» و ...
[30] |